معنی فرزند خوانده - جستجوی لغت در جدول جو
معنی فرزند خوانده - جستجوی لغت در جدول جو
- فرزند خوانده
((~. خا دِ)) - پسر یا دختری که انسان او را به فرزندی خود قبول می کندپسر یا دختری که انسان او را به فرزندی خود قبول می کند
فرهنگ فارسی معین
- فرزند خواندهفَرزَند خوٰانده
- کسی که از سوی شخصی به جز پدر و مادر حقیقی خود به فرزندی پذیرفته شده استکسی که از سوی شخصی به جز پدر و مادر حقیقی خود به فرزندی پذیرفته شده است
فرهنگ فارسی عمید